دانشپژوه فقه پزشکی مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام
چکیده
صاحب جواهر1 نسبت به «حکم تکلیفیِ» درمان، بر اساس احوالِ «درمانگر»، سهگانه: «تخصّص»، «بیتخصّصی» و «اکتفا به تجربیات عادی در درمان» را تشکیل داده و با تکیه به برخی روایات، صورت اخیر را جایز دانستهاند. با توجه به اهمیت موضوع و زمینه سوء استفاده از این دیدگاه، پژوهش پیشِرو با روش توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای به ارزیابی آن پرداخته و نشان داده که چنین درمانی مصداق خطرپذیری بوده؛ قاعده اوّلیِ شرعی و عقلی، بر حرمت و قبح خطرپذیری است. مستندات ایشان هم به سبب ضعف سند یا ناتمامی دلالت، نمیتواند مسأله را از تحت قاعده بیرون آورَد؛ در ضمن، طبق ادلهی پرشماری، تخصّص در پزشکی لازم است. ازاینرو دیدگاه صاحب جواهر1 پذیرفتنی نیست، دستِکم بر اطلاقِ کلامشان نمیتوان صحّه گذاشت و هر درمان و دارویی را با تجربه عادی تجویز کرد. این پژوهش ادعای ایشان را مختصّ به زمانهای گذشته دانسته و با دستاوردهای کنونیِ پزشکی، به این نتیجه رسیده که امروزه خودْدرمانی با درمانهای پرخطر یا داروهای شیمیاییِ آسیبزا، به طور مطلق جایز نیست و در بیماریهای خطیر نیز بسندهکردن به درمانهای خانگی و داروهای سطحی جایز نیست؛ بلکه باید براساس دانشِ روزِ پزشکی، رفتار کرد. امّا در بیماریهای غیرِ خطیر، درمانهای سنّتی و داروهای گیاهیِ بیضرر اشکال ندارد و مورد اخیر میتواند مصداق مدّعای صاحب جواهر1 باشد.