از مهمترین مسائل مطرحشده در علم اصول، تحلیل خطابات شرعی و نسبتسنجیِ آنها با اخذ قید قدرت است که نوآوریِ میرزای نایینی در آن به روشنی به چشم میخورد. با وجود تازگی این دیدگاه و ثمرههای بسیارِ آن، تا کنون تقریر مستقلّی از این دیدگاه ارائه نشده و این خلأ، ضرورت ارائه تقریری از دیدگاهِ یاد شده را دو چندان نموده است. گرچه در تبیین دیدگاههای دانشمندان علم اصول، اکتفا به یک یا دو تقریر از درسشان مرسوم است؛ امّا این راهبرد کافی نیست؛ زیرا باعث پدید آمدن اشکالها، ابهامها و تعارضهایی پیرامون نظریه خواهد شد. بر این اساس، پژوهشِ پیشرو کوشیده است این بحث را به روش تحلیلی-توصیفی و با جستوجویی جامع در منابع کتابخانهای و نیز طبقهبندی دادهها بر اساس اصالتسنجی منابع موجود، تقریر و تبیین کند. تا پیش از ابداع این نظریه، دیدگاه مشهور بر این پایه بنا شده بود که در ذات خطاب شارع، قید قدرت اخذ نشده و تنها با انضمام قبح تکلیف عاجز میتوان قدرت را به عنوان شرط خارجی پذیرفت؛ ولی میرزای نایینی با تحلیل إنّیِ ماهیت خطاب، بر این باور است که در هر یک از خطابات شرعی، میبایست قدرتداشتن مکلّف بر متعلّق تکلیف، قید شده باشد. این دیدگاه، آثار مختلفی در موضوعات گوناگونِ کلامی، فقهی، قاعدههای فقهی و اصولی بر جای گذاشته است؛ مانند اثبات قبح تکلیف بما لا یطاق نزد اشاعره، حلّ تزاحم، حجّیت قاعده «الممتنع شرعاً کالممتنع عقلاً»، جریان قاعده «الإمتناع بالإختیار لا ینافی الإختیار»، جریان اصل عملی در برخی حالات و حل مسأله اجتماع امر و نهی.