مرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923A Survey of Criminal Liability
for Immoral Computer Game Productionجستاری در مسئولیت کیفری تولید بازیهای رایانهای منفی1132245806FAمهدی چگنیاستادیار گروه حقوق دانشگاه آیتالله العظمی بروجردیطه زرگریاناستادیار گروه حقوق دانشگاه آیتالله العظمی بروجردیاکبر دوگانی آغچقلودانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق جزا وجرم شناسی دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی(ره)Journal Article20210825Electronic developments, especially in the field of computer games, have occupied many aspects of its users at various levels. Computer games can be categorized into three groups; first: Those games produced predominantly or exclusively for entertainment, although they do make the user nervous. Second: games with predominant or exclusive therapy applications. And third: the games whose overriding or exclusive effect is to encourage the user to commit a religious forbidden or an unlawful act. Now, if the user of the game as a result of encouragement and stimulation of the third group commits a crime, who will be responsible? With a descriptive-analytical method, the present article tries to answer this question according to Islamic law and Iranian legislation system.پیشرفت های الکترونیکی، بالاخص در ابعاد بازی های رایانه ای، بسیاری از شئونات کاربران خود را در سطوح مختلف به خود مشغول کرده است. بر اساس یک تقسیم بندی می توان بازی های رایانه ای را به سه گروه تقسیم کرد. گروه اول بازی هایی هستند که منفعت غالبی یا انحصاری آنها، برای سرگرمی است؛ هرچند کاربرِ بازی را دچار تیکهای عصبی می کند. گروه دوم بازی هایی اند که منفعت غالبی یا انحصاری آنها، درمان کاربر است. گروه سوم بازی هایی هستند که منفعت غالبی یا انحصاری آنها، تشویق و تحریک کاربر به انجام فعل حرام یا ارتکاب جرم قانونی است. حال اگر کاربر بازی بر اثر تشویق و تحریک بازی رایانه ایِ گروه سوم؛ یعنی بازی منفی، در عالم واقع مرتکب جرم و جنایت شد، مسئولیت کیفری متوجه چه کسی خواهد بود؟ پاسخ این پرسش درباره تولیدکنندة بازی و کاربر بازی اعم از افراد بالغ و غیر بالغ به جهت خلأ قانونی آن در قوانین موضوعه، محل تأمل است. مقاله حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی کوشیده مسئولیت کیفری تولید بازیهای رایانه ای منفی را در نظام حقوقی اسلام و تبعاً ایران به بحث و بررسی گذارد تا مسئولیت کیفری تولیدکننده بازی های رایانه ای منفی را بر پایه مصالح و مفاسد، اعانت در اثم و اقوی بودن سبب از مباشر اثبات کند.https://mags.markazfeqhi.com/article_245806_783289b70096b384a6f754a6c0fe59d3.pdfمرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923Abbasali Meshkani Sabzevariمبنای فقهی نظریة اخیر امام خمینی در زمینة غنا و موسیقی (در پرتو رویکرد حکومتی به فقه)3359245807FAعباسعلی مشکانیعضو گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمة اطهارJournal Article20210825The change of Imam Khomeini’s fatwa from the absolute impermissibility of music before the Islamic revolution in Iran to the permissibility and legality after the formation of the Islamic Republic government, is faced with various explanations. Some considered it among secondary titles and governmental decrees. With a descriptive-analytical method, the present study analyses this fatwa change based on the governmental approach to jurisprudence and considering the impact of the type of government on the rulings and issues. The author concludes that the issue can be considered at the level of primary rulings based on his idea of "changing the rulings according to the change of conditions".تغییر فتوای امام خمینی از عدم جواز مطلق موسیقی پیش از انقلاب به فتوای جواز و حلیت موسیقی پس تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، با تحلیلهای گوناگونی میشود. برخی با گنجاندن مسئله در پرتو عناوین ثانوی و حکم حکومتی کوشیدهاند مسئله را تبیین کنند. مقالة حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانهای، مبتنی بر رویکرد حکومتی به فقه و با توجه به تاثیر نوع حکومت بر احکام و موضوعات، این مهم را به عنوان یک «تغییر فتوا» در سطح «حکم اوّلی» تبیین و تحلیل فقهی میکند. برایناساس آنچه پس از انقلاب از سوی حضرت امام; مطرح شده، حکم اولی مسئلة غنا و موسیقی مبنی بر جواز و حلیت است که مبتنی بر انگارة ایشان در زمینة «تغییر احکام در پرتو تغییر نظام حاکم بر موضوع» قابل تحلیل و تبیین فقهی است.https://mags.markazfeqhi.com/article_245807_1c0df8dba68488a6af8c341d76cb6d16.pdfمرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923Farabi’s Viewpoint on the Reason
of Prohibition of Musicتبیین فلسفة حرمت موسیقی از نگاه فارابی6174245808FAنادیا مفتونیدانشیار دانشکده دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهرانمحمود نوریدکترای دانشگاه هنرJournal Article20210825Farabi has well-known opinions regarding music. He has spoked about the types of music and the extent of the positive and negative effects of it. During these discussions, Farabi addressed the ethical issues and, in addition, analyzed the reason of the prohibition of music in many religions. Farabi’s words show that different religions have prohibited music. On the one hand, this prohibition is due to its intense influence on human souls and the fact that many people have abused this power. For Farabi, this prohibition cannot be inherent; Because he has considered a transcendent position for musicians and composers in the utopia, and has considered them, along with other people of media and art, as bearers of the truth of the religion and publishers of the contents of divine revelation and reasonable happiness and verbal good life. That is to say, music has been afflicted with pests and thus condemned; But as an ideal or the music of the utopia has been considered a social and cultural necessity.فارابی در حوزة موسیقی، آرا و تألیفات شناختهشدهای دارد. او دربارة انواع اثرگذاری موسیقی و نیز میزان تأثیرات مثبت و منفی موسیقی سخن گفته است. فارابی در خلال این مباحث به مسائل اخلاقی ناظر به موسیقی پرداخته و افزون بر آن، راز حرام شمردن موسیقی از سوی بسیاری از ادیان را تحلیل کرده است. سخن فارابی نشان میدهد ادیان گوناگونی به حرمت موسیقی قائل بودهاند. این حرمت از یک سو مربوط به قدرت عظیم موسیقی در تأثیرگذاری در نفوس انسانها است و از دیگرسو به باور فارابی از این ناشی شده که بیشتر افراد از قدرت نفوذ و تأثیر موسیقی سوءاستفاده میکردهاند.
حرمت موسیقی در نظر فارابی نمیتواند حرمت ذاتی باشد؛ زیرا فارابی در مدینة فاضله جایگاهی متعالی برای موسیقی و آهنگسازان در نظر گرفته است و آنان را در کنار اهالی دیگر رسانه و هنر، از حاملان دین و ناشران مفاد وحی الهی و سعادت معقول و حیات طیبة نطقی به شمار آورده است؛ یعنی موسیقی در مقام تحقق، مبتلا به آفات و لذا محکوم به حرمت بوده؛ اما موسیقی در مقام آرمان یا موسیقی مدینة فاضله، از ضرورتهای اجتماعی و فرهنگی قلمداد شده است.https://mags.markazfeqhi.com/article_245808_dc70bc27bc76b987f8c7b83911d01319.pdfمرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923Application of Jurisprudential Semantic Method in Artکاربست روش معناشناسی فقهی در موضوع هنر75104245809FAمهدی امینیمدرس دانشگاه سوره تهران و مدیر گروه فقه هنر مؤسسه فتوح اندیشه0000-0002-2777-9371جعفر سرباززادهدانش آموخته سطح 3 حوزه علمیه قم؛ پژوهشگر گروه فقه هنر موسسه فتوح اندیشهJournal Article20210825Active presence of jurisprudence in the individual and social fields of life requires to define relevant subjects and consequently their exact meaning. However, this presence has been mostly in common fields such as worship and transactions, not art. Therefore, it is necessary to enter the field of semantics, to develop the methods of discovering meaning from other fields of jurisprudence to define art and its relevant subjects. As the jurists have not proposed a clear definition of jurisprudential semantics, this study extracts the jurisprudential semantics and its common methods among the Shia jurists. Then, by examining the arguments of jurists in using the method of semantics and its development in the field of art, an attempt has been made to clarify the meaning of art with a descriptive-analytical method. The conclusion is that: Art is a creative activity that brings to the fore the artist's discovery of emotions or scientific perceptions through the lens of a particular skill in the form of actions or forms, the result of which is known as a "work of art."حضور جدی فقه در عرصههای فردی و اجتماعی هنر نیازمند موضوعشناسی و بهتبع معناشناسی دقیقی از آن است؛ اما این حضور، بیش از همه در ابواب فراگیر همچون عبادات و معاملات بوده است و بابی برای موضوع مستنبطة عرفی هنر گشوده نشده تا معنای متغیر آن را در چارچوب موضوعشناسی فقهی تعریف کند؛ ازاینرو ضروری است با ورود به حوزة معناشناسی، روش کشف معنا از ابواب فقهی دیگر اصطیاد گردد و به تعریف هنر توسعه داده شود؛ بنابراین در مقالة حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، روش معناشناسی فقها، استخراج و در جهت کشف معنای هنر، به کار بسته شده است. در این راستا با توجه به اینکه فقها تعریف مشخصی از معناشناسی فقهی به دست ندادهاند، در گام نخست معناشناسی فقهی تعریف شده و روش رایج آن در میان فقها تبیین گشته است. در این تحقیق با بررسی ادلة فقها در بهکارگیری روشِ معناشناسی و توسعة آن در عرصة هنر، تلاش شده معنای هنر که عنوانی غیرمنصوص، مستنبطه و منقول عرفی است، روشن شود؛ نتیجه آنکه «هنر کنش خلاقهای است که کشفِ هنرمند از عواطف یا ادراکات علمی را از دریچة مهارتی خاص در قالب افعال یا اشکالی به منصة ظهور میرساند و عرف خاص هنری، آن کنش را متصف به هنر و خروجی آن در قالب اشکال و افعال را نیز به عنوان «اثر هنری» میشناسد».https://mags.markazfeqhi.com/article_245809_e47bf6676bbc35630e72f7cb9f47d87d.pdfمرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923Jurisprudential Analysis of Free Access to Cyberspace as an alah al-mushtarikahواکاوی فقهی جواز استفادة آزاد از فضای مجازی با رویکردی بر آلات مشترکه بودن105125245810FAعلی نهاوندیسطح چهار حوزة علمیة قم؛ استاد سطوح عالی قم؛ مدیرگروه فقه هنر و رسانة مرکز فقهی ائمة اطهار؛Journal Article20210825With the expansion of free access to cyberspace, it is necessary to explain the jurisprudential criteria of its cultural application, for free access to all data in such a space entails many issues, of which is the jurisprudential considerations regarding the idea that cyberspace is an al-alah al-mushtarikah (a device capable of being used in sinful way).
This research critiques this idea and its consequent inferring that using cyberspace is absolutely lawful. As a result, as long as the technical capability of the national cyber infrastructure and management is not achieved, it’s usage exceeding the necessities is not permissible.گسترش فضای مجازی و استفاده و بهرهبرداری آزاد از آن، تبیین چارچوب و ضوابط فقهی مصرف فرهنگی آن را ضروری میداند؛ چراکه فضای مجازی بستر عرضة کالاهای فرهنگی برای مصرف است و بهرهبرداری آزاد از آن متضمن مصرف تمامی دادههایی است که از طریق فضای سایبری میتوان انتقال داد. این جهت مسائل متنوعی را تولید میکند. از آن جمله قلمرو مجاز فقهی مصرف برای کاربر شبکههای تحت وب است که ممکن است به دلیل انگارة آلات مشترکه بودن فضای مجازی، استفادة آزاد از آن جایز قلمداد شود.
این تحقیق بر آن است که با موضوعشناسی فضای مجازی، استناد به ادلة آلات مشترک بودن فضای مجازی را نقد کند و این دلیل را مستند تجویز استفادة مطلق و مطلق استفاده از فضای مجازی نداند. درنتیجه مادامی که توان فنی زیرساختی سایبری ملی، اشراف و احاطة مدیریتی در بستر وب به دست نیامده، ادلة مجوزة آلات مشترک، دلیلی بر بهرهبرداری مطلق از فضای مجازی نیست و نمیتوان برای استفاده و مصرف به بیش از حد ضرورت و اضطرار مجوز شرعی داد.https://mags.markazfeqhi.com/article_245810_7054818f1bb678e8d6d60bb393b7b71f.pdfمرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923Jurisprudential Study of Bitcoin Proprietary Worth
in Cyberspaceبررسی فقهی مالیت بیتکوین در بستر فضای مجازی127143245811FAسید صادق آذریانسطح چهار. استاد مرکز فقهی ائمة اطهارمحمد فائزیپژوهشگر گروه اصول مرکز فقهی ائمة اطهار؛ استاد سطوح عالی0009-0003-9441-8378مهدی آزادپروردکتری فلسفة اسلامی، دانشگاه قم؛ مدرس جامعة المصطفی العالمیهJournal Article20210825<strong>208</strong>
For something to be considered of proprietary worth there are some conditions. Intendency of wise people, due to having a benefit, so that they are willing to pay for it, is the main source. However, since the Islamic law forbids certain interests, it does not allow their transfer. For some goods with benefits, such as cryptocurrencies, the question arises as to whether it is permissible to buy or sell them according to Islamic law. As a modern tool for the exchange, proprietary worth, storage and measurement of the value of goods; bitcoin is a cryptocurrency, the tax of which is the subject of the present study. There are several problems in proprietary worth of bitcoin such as the lack of intendency of wise people, the absence of the characteristics of money, the extraction of bitcoins by many people. A detailed explanation of the nature of property and money makes it clear that bitcoin fits into the category of property and money, and the above-mentioned problems are disputable.صدق عنوان عرفی و شرعی مال بر اشیا و جاری شدن احکام مال بر آنها، شرایط و ملاکهای خاصی دارد. ملاک مال عرفی، منفعت داشتن تکوینی و اعتباری است؛ بهگونهایکه عقلا به آن رغبت داشته باشند و برای آن عوض پرداخت کنند. ملاک مال شرعی نیز تحریم نشدن شیء و منافع آن است. در جامعة امروزی وسیلهای جدید و مدرن برای تبادل، ارزش، ذخیره و سنجش کالاها به نام بیتکوین به وجود آمده است. از پرسش های اساسی در مورد بیت کوین این است که آیا ملاکهای مال عرفی و شرعی در بیتکوین وجود دارد؟ اشکالات چندی میتوان در مورد مال بودن بیتکوین طرح کرد: نبود رغبت عمومی عقلا، نداشتن خصوصیات پول، استخراج بیت کوین از سوی افراد متعدد و احراز نشدن امضای شارع، ازجمله اشکالات واردشده بر مالیت بیت کوین است. با تبیین ماهیت مال و پول مشخص میشود بیت کوین زیر مجموعة عنوان مال و پول قرار می گیرد و قول به رغبت نداشتن عمومی عقلا در مورد بیت کوین صحیح نیست. همچنین احراز امضای شارع در مورد آن امکان دارد.https://mags.markazfeqhi.com/article_245811_817d169c2e5d55a89b3114d2a5f11874.pdfمرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923Application of the Rule of Nafye Sabil in the Communication System; with Emphasis on Cyberspace and Social Networksکاربست قاعدة نفی سبیل در نظام ارتباطی با تأکید بر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی145163245854FAمهدی مقدادی داودیدانش آموخته سطح 4 حوزه؛ پژوهشگر 'گروه فقه هنر و رسانه مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلامعباس مقدادی داودیمحقق و پژوهشگر حوزه علمیه قم؛ در حال دفاع پایان نامه سطح 4Journal Article20210828afye Sabil is one of the important jurisprudential rules. The present article studies this rule and its application in the media and cyberspace world, for the Islamic society can be dominated and influenced by non-Muslims and the information of Muslims become available to their enemies. This research with a descriptive-analytical method based on library data analyses this issue. The authors concluded that according to the rule of Nafye Sabil cyberspace and social networks can be used only in case of emergency or in cases such as using it against the enemy himself.یکی از قواعد مهم فقهى، قاعدة نفی سبیل است که مقاله پیشرو به بررسی این قاعده و کاربست آن در نظام رسانه و فضای مجازی اشاره دارد. ازآنجاییکه نظام و جامعة اسلامی با کمک فضای مجازی و ابزارهای آن تحت سلطه و نفوذ کافران میرود و اطلاعات مسلمانان در اختیار دشمنانشان قرار میگیرد، این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی بر پایة دادههای کتابخانهای به این نتیجه رسیده است که بر اساس قاعدة نفی سبیل تنها در صورت اضطرار یا در مواردی مانند استفاده از آن علیه خود دشمن میتوان از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی استفاده کرد.https://mags.markazfeqhi.com/article_245854_5f89e6860de59a407912bf5232b3a636.pdfمرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام)فقه و اجتهاد2423-524561220190923Traditional Initiation Norms of Interpersonal Communication in Infectious Pathogenicity Conditions (With Emphasis on COVID-19) From the Perspective of Health Communication Jurisprudenceهنجارهای آغاز سنتی ارتباطات میانفردی در شرایط بیماریزایی مسری (با تأکید بر COVID-19) از منظر فقه ارتباطات سلامت164194245855FAمصطفی همدانیدانشآموختة سطح چهار حوزه؛ استاد سطوح عالی حوزة علمیة قم.Journal Article20210828The starting point of interpersonal communication in Islamic culture is greetings as verbal and some non-verbal acts that are mainly based on touching, hugging, etc. which are highly recommended. In the case of infectious diseases, various types of touch communication can provide the ground for transmission, such as short distance communication. The question that arises in the days of the outbreak of these diseases is what is the duty of the believer in beginning to communicate with others or with the afflicted ones? This study analyzes the issue by emphasizing on COVID-19 with the method of ijtihadi analysis exploring the jurisprudential documents. The author concluded that in such cases any close touch that causes disease transmission is forbidden, but as the latest research has shown the corona virus, which causes COVID-19, does not remain on surface, Therefore, the emphatic recommendation of handshake is still valid.نقطة آغاز ارتباطات میانفردی در فرهنگ اسلامی با سلام و احوالپرسی به عنوان رفتارهایی کلامی و برخی رفتارهای غیرکلامی که عمدتاً بر محور ارتباطات لمسی هستند، یعنی دستدادن، معانقه و... برگزار میشود. این الگوهای اسلامی در روایات بسیار ستوده شدهاند. در شرایط بیماریهای مسری انواع ارتباطات لمسی میتوانند زمینۀ سرایت را فراهم کنند؛ همانگونه که برقراری ارتباط در فاصلة ارتباطی اندک نیز از اسباب سرایت برخی بیماریهای مسری از طریق تنفس است. پرسشی که در روزگار شیوع این بیماریها رخ میدهد، این است که وظیفة مؤمن در آغاز ارتباط با دیگران یا با افراد مبتلا در چنین دورانی چیست؟ پژوهة فرارو این موضوع را با تأکید بر کووید 19 طبق روش تحلیل اجتهادی و با کاوش در اسناد فقهی تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده است که در صورت بروز این بیماریهای مسری، هر نوع لمس و فاصلة نزدیک که سبب سرایت بیماری شود یا زمینة انتقال آن را فراهم کند، ممنوع است؛ اما جدیدترین تحقیقات نشان داده ویروس کرونا که عامل بیماری کووید 19 است، از طریق تنفس منتقل میشود و مانایی چندانی در سطوح ندارد. بنابراین استحباب مؤکد مصافحه به جای خود باقی است؛ ولی طبق همین تحقیقات، برقراری ارتباط در فاصلة صمیمانه که زمینة سرایت این بیماری را به وجود میآورد، ممنوع است؛ همانطور که در بیماریهای عفونی دیگر که با تنفس سرایت میکنند، حکم ممنوعیت باقی است.https://mags.markazfeqhi.com/article_245855_8d045686e0ac1777c086509307209662.pdf